نقد و تحلیل سیاستهای دولت دوازدهم

بررسی و نقد و تحلیل عملکرد و سیاستهای دولت دوازدهم

فلسطین؛سازش؛دولت!

سازش با قدرت های استکباری، علی الخصوص آمریکا و اسرائیل، خسارت های هنگفتی دارد که نمونه عینی آن ماجرای فلسطین است. چیزی که رهبر انقلاب پیش از مذاکرات، حین مذاکرات و پس از مذاکرات، به دفعات نسبت به آن هشدار دادند.


حال نگاهی جامع به تاریخچه شکست مذاکرات سازش می اندازیم:

***  یادآوری
پس از تاسیس رژیم جعلی اسرائیل در 15 مه سال 1948 در سرزمین فلسطین چندین جنگ بین این رژیم و کشورهای عربی در گرفت  که مهمترین آنها جنگ های  سال 1984 (یک روز پس از تاسیس رژیم صهیونیستی)، سال 1967(موسوم به جنگ شش روزه) و 1973(موسوم به جنگ رمضان) بودند. 

از دهه 70میلادی تلاش های موازی برای برقراری سازش توأمان میان اعراب -رژیم اسرائیل و فلسطین –رژیم اسرائیل از سوی امریکا  صورت گرفته است که اصلی ترین هدف این تلاش ها مشروعیت بخشیدن به رژیم اشغالگر اسرائیل بوده است. در خلال این سال ها برخی کشورها مانند مصر و اردن با رژیم صهیونیستی قرارداد صلح امضا کردند ولی برخی دیگر حاضر به امضای چنین پیمانی نشدند.

به بهانه تلاش های جدید واشنگتن برای از سرگیری مذاکرات سازش، فرایند صلح خاورمیانه، روند این مذاکرات را  طی سالهای اخیر را مرور می کنیم:


****   طرح صلح راجرز و طرح ابتکاری سادات 1970-1972
به دنبال جنگ شش روزه میان اعراب و رژیم صهیونیستی در سال 1967 شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه 242 را که به حل مسالمت آمیز مناقشه دو طرف اشاره داشت تصویب کرد. این قطعنامه توسط رژیم اسرائیل ،اردن و مصر پذیرفته شد اما تا سال 1972-73 از سوی سوریه پذیرفته نشده بود.



در اکتبر سال 1969، "ویلیام راجرز" وزیر امورخارجه آمریکا، پیشنهادهایی را( که شامل آتش بس 90 روزه و عقب نشینی اسرائیل به مرزهای سال 1967 بود) برای برقراری صلح در خاورمیانه به مصر، اردن، "رژیم صهیونیستی" و "اتحاد جماهیر شوروی" ارائه داد. این پیشنهادات که به "طرح صلح راجرز" معروف شد، براساس قطعنامه 242 سازمان ملل و به گونه‏ ای تنظیم شده بود که پذیرش آن به معنای تأیید غیرمستقیم موجودیت  رژیم اسراییل باشد. اما رژیم صهیونیستی از ورود به مذاکره با مصر بر اساس طرح راجرز خودداری کرد.

"جمال عبدالناصر" معتقد بود که اسراییل هیچ‏گاه به مواد "طرح صلح راجرز" که شامل عقب‏ نشینی از "اراضی اشغالی سال "1967 می‏شد، تن نخواهد داد، بنابراین پذیرش این طرح از سوی اعراب، حداقل این امتیاز را خواهد داشت که آمریکا و سایر متحدان "رژیم صهیونیستی" را وادار به کاهش فشارهای مادی و تبلیغاتی خود بر اعراب خواهد کرد و "موقعیت روانی" برتر "رژیم صهیونیستی" در اروپا و آمریکا نیز تضعیف خواهد شد. با اعلام پذیرش "طرح صلح راجرز" توسط "جمال عبدالناصر"، جنگ فرسایشی میان ارتش مصر و اسراییل موسوم به "جنگ هزار روزه" که از سال 1968 آغاز شده بود پایان یافت ،  پس از روی کار آمدن انور سادات در مصر وی به ایالات متحده اعلام کرد حاضر است بر اساس طرح راجرز  وارد مذاکرات صلح شود. دولت "اردن" هم که اساساً تحت نفوذ مستقیم آمریکا قرار داشت، مدت کوتاهی پس از مصر، پذیرش "طرح صلح راجرز" را اعلام کرد. پس از آن ملاقات گرمی میان "پادشاه اردن" و "رئیس‏جمهور مصر" انجام گرفت و شایعه شد طی این دیدار، طرفین برای محدود کردن "نهضت مقاومت فلسطین" به تفاهم رسیده‏اند.

با این شرایط، مبارزان فلسطینی خود را در تنگنای سختی می‏دیدند که تأثیرات آن در تشدید بحران میان اردن و فلسطینیان بسیار زیاد بود. "ساف" (جنبش فتح)احساس می‏کرد که از سوی مصر و اردن تهدید می‌‏شود و باید راهی برای نجات خود بیابد، به همین علت نمایندگان "ساف" در ماه "اوت" سال 1970 به ملاقات "عبدالناصر" رفتند و هفت ساعت با وی مذاکره کردند. طی این جلسه، رهبر مصر، فلسطینیان را قانع کرد که انگیزه‏هایش از پذیرش "طرح صلح راجرز" به هیچ‏وجه خطری را متوجه "آرمان فلسطین" و "ساف" نمی کند، بلکه تنها فرصت زمانی مناسبی را برای او فراهم می کند که خود را برای جنگ با "رژیم صهیونیستی" آماده کند.همچنین "عبدالناصر" به یاسر عرفات و همراهانش اطمینان داد که اجازه نخواهد داد، "ملک حسین" علیه آنان اقدامی کند. 

دولت اردن، طی یک ماه بعد، بر شیطنت‌های تحریک‏آمیز خود علیه فلسطینیان افزود و بر التهاب سیاسی موجود دامن زد. در چنین شرایطی بود که روز یکشنبه ششم سپتامبر سال 1970 (کمتر از صد روز پس از ارائه "طرح صلح راجرز" دو هواپیمای اروپایی، بدون اعلام قبلی روی باند یک فرودگاه متروک در اردن موسوم به "داوسن" به زمین نشستند. 


***     کنفرانس مادرید 1991
با شروع انتفاضه اول فلسطینیان در پاییز سال 1987 آمریکا به تکاپو افتاد تا  با توسل به راه حل به اصطلاح دیپلماسی  قیام خونین مردم فلسطینیان را که  اسرائلیل را به وحشت انداخته بود  فرو بنشاند.یکی از تدابیر واشنگتن به راه انداختن کنفرانس سازش مادرید بود.



کنفرانس مادرید به میزبانی اسپانیا و با حمایت ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی برگزار شد. این کنفرانس برای بررسی و در صورت امکان خاموش کردن آتش انتفاضه اول فلسطین  که اکنون وارد چهارمین سال خود شده بود،منعقد شد. کنفرانس مادرید از 30 اکتبر 1991 آغاز شد و سه روز ادامه داشت. این کنفرانس در زمره اولین تلاش‌های بین المللی برای به جریان انداختن روند به اصطلاح صلح خاورمیانه بود. در این کنفرانس اسرائیلیان ، سازمان آزادی‌بخش فلسطین و همچنین کشورهای عربی از جمله سوریه ، لبنان و اردن حضور داشتند. این کنفرانس آخرین کنفرانسی بود که با حمایت همزمان ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی برگزار شد ، اتحاد جماهیر شوروی در دسامبر همان سال فروپاشید. 

طرح این کنفرانس را پس از جنگ 1991 خلیج فارس ، بوش پدر ، رئیس جمهور آمریکا و جیمز بیکر ، وزیر امور خارجه این کشور ریختند و با همکاری اتحاد جماهیر شوروی دعوت‌نامه‌هایی را برای 30 اکتبر 1991 به اسرائیل ، سوریه ، لبنان ، اردن و ساف فرستادند.

اولین مذاکرات عمومی میان اسرائیل و همسایگانش بر سر امکان امضای معاهدات صلح صورت گرفت. که البته در مورد فلسطین برای آن یک روند دو مرحله‌ای تعریف شده بود. که یک مرحله آن تشکیل دولت خودگردان موقت فلسطین بود که بعدها در پیمان اسلو لحاظ شد؛ دولت خودگردانی که پیگیر روند مذاکرات صلح باشد. البته معلوم نیست چرا طراحان آمریکایی این کنفرانس و بعدتر پیمان اسلو این استثنا را درباره فلسطین قائل شده بودند.

بعد از آن پرونده این کنفرانس گشوده ماند و از 9 دسامبر 1991 تا 24 ژانویه 1994 بیش از ده بار دیگر نشست‌هایی ذیل این کنفرانس در واشنگتن برگزار شد.


***   پیمان اسلو1993 
روند کند مذاکرات مادرید با چند سری مذاکره مخفیانه بین مذاکره کنندگان فلسطینی  و رژیم صهیونیستی به میزبانی نروژ سرعت گرفت. در پی ادامه انتفاضه اول فلسطین که در سال 1987م آغاز شده بود ، کنفرانس مادرید 1991م شکل گرفت. 



مذاکرات منتهی به پیمان اسلو ، نتیجه کنفرانس مادرید بود. این مذاکرات به صورت سری در بنیاد فافو در اسلو ، واقع در نروژ انجام شد و در 20 آگوست 1993 به پایان رسید. پس از آن در یک مراسم رسمی در واشنگتن دی سی در 13 سپتامبر 1993 با حضور یاسر عرفات ، رئیس وقت ساف؛ اسحاق رابین ، نخست‌وزیر وقت اسرائیل و بیل کلینتون ، رئیس جمهور وقت آمریکا امضا شد. سند این پیمان همچنین توسط محمود عباس از سوی ساف ، شیمون پرز از سوی اسرائیل ، وارن کریستوفر ، وزیر امور خارجه وقت آمریکا و آندره کوزیرف از جانب روسیه امضا شده است.

پیمان اسلو زمینه ایجاد دولت خودگردان فلسطین را ، با وظیفه‌ی کنترل مناطق تحت سیطره‌اش و پیگیری روند مذاکرات ، فراهم کرد. در این پیمان عقب‌نشینی نیروهای واکنش سریع اسرائیل از بخش‌هایی از غزه و کرانه باختری دیده شده بود که البته اسرائیل به آن عمل نکرد. این پیمان قرار بود طی پنج سال نهایی شود. موضوعاتی که قرار بود در پیمان نهایی درباره آن تصمیم‌گیری شده باشد قدس ، پناهندگان فلسطینی ، مهاجران اسرائیلی ، امنیت ، مرزها و… بود. این پیمان نتیجه‌ای جز اعتراف ساف به رژیم اسرائیل و مطرح شدن گزینه مذاکرات در مقابل گزینه مقاومت نداشته است.

در اواسط دهه 90میلادی چند  انتقال قدرت و مسئولیت در نوار غزه و کرانه باختری از سوی رژیم اسرائیل به فلسطینیان انجام شد.فلسطینی ها موفق شدند حکومت چندین شهر بزرگ در کرانه باختری و نوار غزه را به دست بگیرند.اسرائل هم به بهانه موارد امنیتی حضور خود را در کرانه باختری حفظ کرد.پس از ترور اسحاق رابین به دست یک جوان یهودی فرایند سازش متوقف شد. بعدها درگیری میان فلسطینیان و رژیم صهیونیستی شرایط را برای مذاکرات صلح برهم زد.


***    توافقنامه های 1996تا1999
پس از روی کار آمدن نتانیاهو به عنوان نخست وزیر جدید رژیم صهیونیستی  در سال 1996و افزایش عملیات شهادت طلبانه از سوی حماس و جهاد اسلامی ، وی اعلام کرد اسرائیل وارد فرایند صلح با یاسر عرفات نمی شود.اما در همیین دوره دو توافقنامه« هبرون و رودخانه وای» بین دو طرف امضا شد.

1-  توافقنامه هبرون
این توافقنامه که از آن تحت عنوان "پروتکل هبرون" هم یاد می شود روز 7ژانویه آغاز شد و طی روزهای 15 و 17 ژانویه1997 به نتیجه رسید. هدف از این توافقنامه استقرار مجدد نیروهای ارتش اسرائیل در شهر هبرون مطابق پیمان اسلو بود.

2-   یادداشت تفاهم رودخانه وای



این یادداشت یک توافقنامه سیاسی برای اجرای پیمان اسلو بود که در 23اکتبر سال1998 بین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل و یاسر عرفات رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین منعقد شد. این توافقنامه  در مرکز کنفرانس "رودخانه وای" مورد بحث قرار گرفت و در حضور بیل کلینتون در کاخ سفید امضا شد. موضوع این توافقنامه استقرار مجدد اسرائیلی ها در کرانه باختری و مسائل امنیتی بود.


***  یادداشت شرم الشیخ اول

4 سپتامبر سال 1999 یادداشتی توسط ایهود باراک نخست وزیر وقت اسرائیل ،و یاسر عرفات در شرم اشیخ مصر وبا نظارت مادلین البرایت وزیر خارجه امریکا در حضور حسنی مبارک و ملک عبدااه پادشاه اردن به عنوان شهود امضا شد.



هدف از امضای این یادداشت اجرای توافقنامه موقت امضا شده در سپتامبر 1995 در مورد کرانه باختری و نوار غزه و اجرای تمام توافقنامه های منعقد شده بین سازمان آزادیبخش فلسطین و رژیم صهیونیستی از سپتامبر 1993 به بعد بود.
در این نشست دو طرف بر از سرگیری مذاکرات برای رسیدن به یک توافق دائمی توافق کردند.


***   مذاکرات کمپ دیوید 
کمپ دیوید ۲ به رشته مذاکرات صلح خاورمیانه در سال ۲۰۰۰ که در کمپ دیوید برگزار شد ، اطلاق می‌شود. 



طرفین این مذاکرات بیل کلینتون رییس جمهور وقت آمریکا، ایهود باراک نخست وزیر وقت اسرائیل و یاسر عرفات رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین بودند.این مذاکرات در نهایت با شکست مواجه شد. و ثابت کرد رژیم صهیونیستى حاضر به عقب‏نشینى از مواضع خود نیست و قدس شرقى را به عنوان پایتخت کشور مستقل فلسطین نمی پذیرد.

این قرارداد در تابستان سال 1379 با شرکت عرفات، ایهود باراک و بیل کلینتون و در همان مکانی که در سال 1357 میزبان رهبران مصر، اسرائیل و آمریکا بود برگزار گردید. هدف از این نشست حل اختلافات اسرائیل و حکومت خودگردان در فلسطین اشغالی بود. از شهریور سال 1372 که پیمان اسلو میان نمایندگان ساف و اسرائیل به امضا رسید و زمینه ساز تشکیل حکومت خودگردان فلسطین شد، بحث بر سر حدود حکومت فلسطین، مالکیت بیت المقدس، بازگشت آوارگان فلسطینی، شهرک های یهودی نشین و تقسیم آب در کنار موضوع اصلی یعنی امنیت همواره موارد اختلاف میان دو طرف و باز دارنده هرگونه همزیستی  مسالمت آمیزمیان طرفین محسوب می شده است.

بیل کلینتون در تابستان سال 1379 تلاش کرد تا با حل اختلاف میان دو طرف برگ برنده ای را نیز برای حزب دموکرات آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آن کشور کسب کند. نشست مشترک عرفات، باراک و کلینتون از روز 21 تیر در کمپ دیوید با هدف بحث بر سر اختلاف یاد شده و حل آن آغاز شد. این نشست پس از دو هفته با شکست کامل روبه رو شد و دو طرف بدون حصول کمترین توافقی خاک آمریکا را ترک گفتند. در خلال مذاکرات طرفین دولت آمریکا حتی المقدور از تماس هیأت فلسطینی با عرفات جلوگیری کرد و این امر سبب اعتراض شدید این هیأت شده بود. خانم حنان عشراوی سخنگوی هیأت فلسطینی در مصاحبه ای گفته بود:«آن ها می خواهند آن چه را که بر سادات در کمپ دیوید اول آورده اند، برسر عرفات در کمپ دیوید دوم بیاورند.»

موضوع مالکیت بیت المقدس و تلاش هر یک از دو هیأت فلسطینی و اسرائیلی برای تبدیل این شهر به پایتخت خود مهمترین موضوعی بود که بیشترین وقت نشست کمپ دیوید را به خود اختصاص داد. عرفات آشکارا بر عزم خود مبنی بر اعلام تأسیس کشور مستقل فلسطین به پایتختی بیت المقدس تأکید می کرد. وی در کمپ دیوید خطاب به رئیس جمهور آمریکا گفته بود:«آن رهبر فلسطینی که بخواهد از بیت المقدس چشم پوشی کند هنوز از مادر زاده نشده است.» این اجلاس سرانجام با اعترافات رسمی سران آمریکایی به شکست کامل، پس از دو هفته کشمکش بی حاصل در مرداد سال 1379 به کار خود پایان داد. 

ایهود باراک پیشنهاد گرد 95درصد کرانه باختری و کل نوار غزه در کنترل فلسطینیان باشدو در ازای آن69 شهرک یهودی نشین که 85درصد یهودیان را در خود جای می داد به اسرائیل واگذار شود. طبق این معاهده بیشتر قدس شرقی بجز حومه این شهر و بخش های غیر یهودی آن تحت کنترل رژیم صهیونیستی قرار می گرفت.مرزها منابع آبی فلسطینیان نیز در دست این رژیم قرار می گرفت.عرفات این پیشنهاد را نپذیرفت و پیشنهاد جایگزینی هم ارائه نکرد.کلینتون عرفات را عامل شکست کمپ دیوید2 دانست.


***    پیشنهاد کلینتون و مذاکرات طابا
پس از شکست مذاکرات کمپ دیوید2 بیل کلینتون طرح جدیدی ارائه کرد بر اساس این طرح 94تا 96درصد ارز کرانه باختری در اختیار فلسطین و80درصد شهرک نشینان تحت حکومت اسرائیل قرار میگرفت  و در ازای این اسرائل 1تا3درصد از خاک تحت اشغال خود را به فلسطین واگذار می کرد.



در نشست طابا مصر در ژانویه سال 2001 مذاکرات بر اساس طرح کلینتون ادامه یافت. هیات اسرائیلی نقشه جدیدی را ارائه کردند که بر اساس آن مناطق تحت اشغال اسرائیل در کرانه باختری حذف شده بود .فلسطینی ها این طرح را به عنوان پایه مذاکرات بیشتر پذیرفتند ولی ایهود باراک در آن برهه مذاکره بیشتری انجام نداد.در نتیجه مذاکرات بدون هرگونه قراردادی پایان یافت.یک ماه بعد در فوریه سال 2001 اریل شارون به نخست وزیری اسرائیل رسید.


***  اجلاس بیروت و طرح صلح عربی
در مارس سال 2002 اجلاس سران دولتهای عربی در بیروت در چارچوب اتحادیه عرب برگزار شد وبا ارائه طرحی برای پایان دادن به درگیری های فلسطین-اسرائیل به کار خود پایان داد. این طرح در غیاب یاسر عرفات، رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین، تصویب شده بود. 



به موجب این طرح، اسرائیل باید تا مزهای 1967 عقب نشینی میکرد و در مقابل، جهان عرب نیز این کشور را به رسمیت می شناخت .اما اسرائیل با اعلام این که حاضر نیست به مرزهای سال 1967 عقب نشینی کند و حق بازگشت آوارگان فلسطینی را به رسمیت نمی شناسد  وارد این مذاکرات نشد.


****  نقشه راه برای صلح
نقشه راه برای صلح نام طرحی است برای رفع مناقشات اسرائیل و فلسطینیان که در سال ۲۰۰۲ از سوی گروه چهارگانه ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل متحد پیشنهاد شد.این طرح که هدف آن تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل در کنار هم، خلع سلاح گروه‌های فلسطینی و آزادی اسرای فلسطینی و اسرائیلی است در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز تصویب شده‌است.



در جولای سال 2002 کمیته چهار جانبه ای متشکل از اتحادیه اروپا،سازمان ملل،امریکا و روسیه نقشه راهی را برای صلح ترسیم کردند.این نقشه راه در سال 2003 پس از انتصاب محمود عباس به عنوان اولین نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین منتشر شد. هم امریکا و هم اسرائیل که دیگر حاضر به همکاری با عرفات نبودند از عباس خواستند در مورد این نقشه راه موضع خود را اعلام کند.

در این طرح گفته شده بود فلسطینی ها باید بلافاصله تمام عملیات خشونت آمیز را متوقف کنند. فلسطینی ها و اسرائیلی ها همکاری های امنیتی خود را با هدف توقف خشونت و ایجاد دستگاه امنیتی کار را برای فلسطین آغاز کنند. فلسطینی ها ساختار سیاسی خود را برای برگزاری انتخابات آزاد اصلاح نمایند. اسرائیلی ها نیز باید تمام اقدامات لازم برای برقراری زندگی عادی در فلسطین را انجام داده و اراضی اشغال شده از ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۰ را ترک کنند. همچنین اسرائیل تمام فعالیت های اسکان و شهرک سازی را براساس متوقف نمایند، به مقررات منع آمد و شد و محدودیتهای ورود و خروج کالا و اشخاص پایان دهد.


***  پیمان غیر رسمی  ژنو
با توجه به مشکلات موجود بر سر راه اجرای «نقشه راه» ،سعی شد شیوه های دیگری  جایگزین این طرح صلح  شود. حاصل این تلاش ها امضای پیمان ژنو بود. این عهدنامه ۵۰ صفحه ای نتیجه دو سال و نیم مذاکرات مخفیانه به رهبری یوسی بیلین، وزیر سابق دادگستری اسرائیل و یاسر عبد ربه، وزیر سابق اطلاعات فلسطین است. در اول دسامبر سال 2003 دوطرف طرح غیر رسمی صلح را در ژنو امضا کردند.

حاکمیت مشترک بیت المقدس و ابطال حق بازگشت فلسطینی ها از جمله نکات کلیدی این طرح است.
این مراسم که توسط دولت سوئیس سازمان داده شده بود با حضور جیمی کارتر و لخ والسا، رئیس جمهور سابق لهستان، برگزار شد. 
این ابتکار عمل صلح مورد حمایت اروپا و همچنین حمایت شفاهی کوفی عنان، دبیر کل سازمان ملل قرار گرفت..

اول دسامبر اعتراضاتی علیه این عهدنامه با حضور اعضای گروه های حماس و جهاد اسلامی در شمال نوار غزه برگزار شد. این پیمان، که هدف آن ایجاد دو کشور اسرائیل و فلسطین بود، عقب نشینی تقریبا کامل اسرائیل از کرانه باختری و غزه و به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی فلسطینی ها را پیش بینی کرده بود.

به علاوه، فلسطینی ها عملا حق بازگشت میلیون ها پناهنده را که در جریان جنگ های قبلی سرزمین خود را ترک یا از آن اخراج شدند را واگذار می کرد.

برخلاف نقشه راه ،این طرح  طرحی برای آتش بس موقت نبود بلکه راه حلی فراگیر با هدف بررسی همه مسائل از جمله قدس،شهرک سازی و آوارگان بود.

طرح رسمی نقشه راه صلح، که مورد حمایت آمریکابود، ابتدا در پی ایجاد شرایطی بود که در آن امکان توافق سیاسی ایجاد شود. در مقابل عهدنامه ژنو ابتدا توافقی سیاسی میان طرفین مناقشه را پیش بینی می کردد که در نهایت به صلح منجر شود.
با این حال اسرائیل این طرح را کاملا رد و آن را تلاشی برای تضعیف این رژیم توصیف کرد و درحالی که مشاور ارشد امنیتی یاسر عرفات در مراسم ژنو حضور یافته است اما رهبر فلسطینی ها از اعلام حمایت علنی از آن خودداری کرد و آن را اجرا نشدنی دانست.


***  اجلاس شرم الشیخ دوم
نشست دوم در شرم اشیخ روز 8فوریه سال 2005 با حضورآریل شارون، نخست وزیر رژیم اسرائیل ،محمود عباس، حسنی مبارک و ملک عبدالله  آغاز شد تا راهی برای پایان انتفاضه چهار ساله  دوم پیدا کنند.


در خلال انتفاضه هیچ یک از دو طرف حاضر به مذاکره نبودند تا این که یاسر عرفات در نوامبر سال 2004 به طرز مشکوکی درگذشت  و در ژانویه 2005 محمود عباس به عنوان رئیس تشکیلات خودگردان انتخاب شد. اقدامات او در جلوگیری از حمله فلسطینیان باعث شد شارون برای مذاکره ابراز تمایل کند.
در این نشست پس از جلساتی که میان شارون و مبارک ملک عبدالله و عباس برگزار شد حاضران بر پیشرفت فرایند صلح مطلبق با نقشه راه توافق کردند.
نشست شرم الشیخ رسما به انتفاضه دوم که سران رژیم اشغالگر قدس و حامیان آن را به وحشت انداخته بود پایان داد و ننگ دیگری در کارنامه سازشکاران به ثبت رساند.



****    مذاکرات سالهای 2007تا2009
در طول تقریبا دو سال از دسامبر سال 2006 تا اواسط سپتامبر 2008 ایهود اولمرت و محمود عباس 36بار با یکدیگر دیدار کردند و مذاکرات در سطوح پایین هم برگزار شد.در سال 2007 اولمرت از طرح صلح عربی استقبال کرد.



اولمرت در این دیدارها حتی تاسیس دولت فلسطینی را مطرح کرد و با ابومازن سازش بی سابقه ای داشت اما او واکنشی نشان نداد.


***   کنفرانس آناپولیس
کنفرانس آناپولیس ،نام کنفرانس صلحی است که در ۲۷ نوامبر سال ۲۰۰۷ در آکادمی نیروی دریایی آمریکا در شهر آناپولیس، ایالت مریلند آمریکا و با حضور رهبران مناطق خودگران فلسطینی و اسرائیل و نمایندگان کشورهای عربی و با میزبانی ایالات متحده آمریکا برگزار شد. 


کنفرانس صلح خاورمیانه، نخستین مذاکرات همه جانبه و جدی در زمینه دست یافتن به صلحی جامع در منطقه خاورمیانه است که از سال ۲۰۰۰ تا این تاریخ برگزار می‌شد.

به غیر از اعضای گروه چهارجانبه صلح خاورمیانه معروف به «کوارتت» که شامل ایالات متحده آمریکا، روسیه، سازمان ملل و اتحادیه اروپا است، کشورهای اردن، مصر، عربستان سعودی، سوریه، لبنان و قطر از جمله مدعوین و شرکت کنندگان در کنفرانس صلح خاورمیانه بودند.

محمود عباس رئیس دولت خودگردان فلسطینی امیدوار بود تا پیمان نهایی صلح میان اسرائیل و فلسطینی‌ها تا کمتر از شش ماه پس از پایان کنفرانس صلح امضا شود. از آن سوی بشار اسد رئیس جمهور سوریه اعلام کرد که کشورش تنها در صورتی که موضوعات مورد توجه سوریه در دستور کار کنفرانس صلح خاورمیانه قرار گیرد، در این کنفرانس شرکت خواهد کرد که منظورش موضوع بازگرداندن منطقه استراتژیک بلندی‌های جولان است که در جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ میلادی به تصرف اسرائیل درآمد.

محمود عباس و ایهود اولمرت از ماه ژوئن ۲۰۰۷ به طور هفتگی با یکدیگر دیدار و مذاکره مستقیم داشته‌اند و در زمینه‌هایی کلی به توافقاتی دست یافته‌اند..

عباس در اوایل ماه اکتبر، خواسته‌های طرف فلسطینی را اعلام کرد و گفت که خواسته طرف فلسطینی تشکیل کشور مستقل فلسطینی، شامل نوار غزه و کرانه باختری خواهد بود. پس از آن محمود عباس، خواسته‌های دیگری را مطرح کرد و گفت که کنفرانس باید به شش چالش اصلی میان فلسطینیان و طرف اسرائیلی بپردازد که شامل مسئله تقسیم قدس، پناهندگان فلسطینی و حق بازگشت آنها، مرزها، شهرک‌های یهودی‌نشین، آب و مسائل امنیتی  بود.
دو طرف امیدواربودند که تا پایان ماه نوامبر به توافقات مهمی نایل شوند،و در صورت رسیدن به توافقی که مورد قبول دو طرف باشد، آنگه محمود عباس دستاورد فلسطینیان و شرایط مورد توافق صلح را برای همه‌پرسی در میان فلسطینیان به اجرا خواهد گذاشت. همچنین قرار بود مسئله مهم تقسیم قدس نیز در دستور کار کنفرانس باشد
بار دیگر حماس با این کنفرانس سازش مخالفت کرد.
سوای از حاضر شدن اسرائیل برای مذاکره، آن چه که بر اهمیت این اجلاس بیش از پیش افزوده بود،‌ حضور نهادهای مطرح و چهره های شاخص بین المللی مانند شورای امنیت سازمان ملل( با حضور تمامی اعضاء)، بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد، عمرو موسی دبیر کل اتحادیه‌ی عرب و حضور نمایندگان چهل کشور جهان ازجمله دوازده کشور عربی و ... بود که این تصور را در اذهان به وجود آورده بود که یک حرکت بین المللی گسترده در حل بحران فلسطین در حال شکل گیری است. 

اجلاس پس ازچند روز بحث و مذاکره سرانجام بیانیه‌ی خود را صادر کرد و براساس آن قرار شد که تا پایان سال 2008 میلادی دو طرف درباره ی مقدمات یک صلح پایدار به توافق برسند، اسرائیل در این اجلاس سوری بودن جولان را پذیرفت و آمادگی خود را برای تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی اعلام کرد. ظاهر قضیه به نحوی بود که بسیاری از شرکت کنندگان اجلاس آن را یک دستاورد اساسی برای حل بحران مزمن فلسطین ارزیابی می کردند لکن به موازات گذشت زمان اندک اندک بسیاری از دیدگاه ها و نظرات تغییر کرد و امیدواری های به وجود آمده در آناپولیس به یاس و نا امیدی تبدیل شدند.

پس آن میان فتح و حماس اختلاف افتاد و هر یک خود را نماینده واقعی مردم فلسطین می دانست. آتش بسی که در سال 2008 به میانجیگری مصر بین حماس و اسرائیل برقرار شد از 19 ژوئن آغاز و تا 19 دسامبر به طول انجامید. شکست این آتش بس به جنگ غزه در 27 دسامبر سال 2008 منجر شد.اواخر سال 2009 کاخ سفید برای از سر گیری مذاکرات صلح خاورمیانه پیشنهاد میزبانی یک مذاکره سه جانبه بین اوباما،نتانیاهو و محمود عباس را مطرح کرد.

مذاکرات مستقیم 2010
مذاکرات مستقیم میان طرفین اسراییلی و فلسطینی پس از شروع حمله نظامی اسراییل به نوار غزه در سال ۲۰۰۸ متوقف شد. پس از آن دو طرف با میانجیگری آمریکا مذاکراتی غیرمستقیم را شروع کردند. 



در راستای تلاش‌های دولت باراک اوباما برای شروع مذاکرات مستقیم میان اسراییل و فلسطین، هیلاری کلینتون ماه ها تلاش کرد تا د وطرف را پای میز مذاکره بیاورد.وبلاخره با کمک اردن و مصر موفق شد فلسطینیان ناراضی را متقاعد کند به میز مذاکره برگردند. هدف از این مذاکره تعیین چارچوبی برای توافق نهایی در طی یک سال بود. هدف از مذاکرات مستقیم پایان رسمی مناقشه دو طرف با استفاده از راه حل دو دولتی بود.حماس و حزب الله لبنان به هیچ وجه این مذاکرات را به رسمیت نشناختند.

 رژیم صهیونیستی نیز از این بیم داشت که در صورت انعقاد توافقنامه نهایی با واکنش تند حماس و حزب الله روبرو شوند. از طرف دیگر سران رژیم صهیونیستی اعلام کردند تا وقتی فلسطینیان این رژیم را به عنوان دولت یهودی به رسمیت نشناسند هرگونه توافقنامه احتمالی را رد می کند.در آوریل سال 2012 محمود عباس با ارسال نامه ای به نتانیاهوتمایل خود را برای از سرگیری مذاکرات ابراز کرد و شرط آن را توقف شهرک سازی ها در قدس شرقی و پذیرفتن مرزهای سال 1967 به عنوان اساس راه حل دو کشوری عنوان کرد.نتانیاهو در کمتر از یک هفته به نامه عباس پاسخ داد و برای اولین بار رسما حق فلسطینیان را برای داشتن کشوری مستقل به رسمیت شناخت.


***  مذاکرات2013 
در سال جاری میلادی مذاکرات چند هفته ای میان نمایندگان حماس،اسرائیل و تشکیلات خود گردان به جایی نرسد.  


روز17جولای سال جاری جان کری با مشوق اقتصادی برای فلسطینیان و تضمین امنیت اسرائیلی ها چارچوب سیاسی جدیدی را برای مذاکرات ارائه کرد اما فلسطینیان آن را نپذیرفتند. اما دو روز بعد کری اعلام کرد دو طرف برای  از سر گیری مذاکرات مستقیم  به نتیجه رسیده اند اما حماس این خبر را رد کرد و اعلام کرد محمود عباس مشروعیتی برای انجام مذاکره به نام فلسطین ندارد. 

همانطور که در ابتدای این گزارش اشاره شد به نظر می رسد این بار هم تلاش کاخ سفید به سرپرستی جان کری برای به نتیجه رساندن مذاکرات سازش بی نتیجه خواهد ماند. زیرا رژیم صهیونیستی حاضر نیست به خواسته های مشروع فلسطینیان تن بدهد و از طرف دیگر گروههای مبارزی مانند حماس هم حاضر نیستند از آرمانهای چندین ساله خود دست بردارند و با رژیم اشغالگر قدس معامله کنند.

شرمندهٔ یابن الحسن
۰۱ تیر ۹۶ , ۲۲:۳۸
تشکر 

پاسخ :

خواهش میکنم...

یاعلی
حمیدرضا وجدانی
۰۲ تیر ۹۶ , ۱۴:۲۱
سلام
تشکر خیلی توضیحات خوب و کاملی رو داشت

پاسخ :

خواهش میکنم...

این راهی که سازش کاران داخلی میخوان برن رو فلسطین چندبار رفته
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
این وبلاگ مکانی است برای گردآوری نظرات و تحلیلهای منتقدان و تحلیلگران، پیرامون دومین دوره ی ریاست جمهوری آقای حسن روحانی، تا زوایای مختلف این دولت، در دسترس عموم دوستداران جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد و مسئولیت هر نظر و نقدی بر عهده ی منبع آن است.
Designed By Erfan Powered by Bayan