نقد و تحلیل سیاستهای دولت دوازدهم

بررسی و نقد و تحلیل عملکرد و سیاستهای دولت دوازدهم

یادداشت هایی درباره اعتراضات اخیر خراسان رضوی

1- علی علیزاده:(کارشناس سابق BBC)


جزیره ثبات و رسمی شدن حق تجمعات.

🔸 همه درگیر تحلیل شعارهای تظاهرات‌های اعتراضی این و آن شهرند. آنقدر درگیر محتوا و تفسیر جزییاتند که اتفاق مهم شکلی که رخ‌داده را نمی‌بینند: در چند سال گذشته بدون اغراق هر هفته چند تجمع و تظاهرات و راه‌پیمایی و اعتصاب در تهران و شهرهای دیگر انجام شده‌است. نه خونی از دماغ کسی ریخته و نه به سوی کسی شلیک شده‌ و نه بحرانی ایجاد شده و نه اغلب کسی دستگیر شده‌. و این اتفاقی یگانه و استثنایی در خاورمیانه امروز است.


ادامه در ادامه مطلب

🔹 منظورمان از خاورمیانه امری کلی و مبهم نیست. خود را با عراق و سوریه و افغانستان و عربستان و پاکستان که تاریخهای توسعه متفاوت دارند هم مقایسه نمیکنیم. از مصر صحبت میکنیم که همیشه جامعه مدنی قدرتمندی داشته‌ و حزب اخوان المسلمینش با قدمتی نود ساله از تمام احزاب ما قدیمی‌تر بوده‌ و از ترکیه‌ نیمه‌اروپایی که نه فقط در قرن نوزدهم نمادی از تمدن برای مای عقب مانده محسوب میشد که تا همین سه چهار سال گذشته الگو و مدینه فاضله بسیاری از اصلاح‌طلبان ایران بود. به یاد می‌آوریم که در مصر چهار سال پیش در طی چند روز و با کمک سعودیها و رضایت غربی‌ها تا دو هزار نفر کشته‌شدند و همین امروز فقط هشتاد هزار نفر از اعضای اخوان‌المسلمین در زندان به سر می‌برند. و در ترکیه در این دو سال بیش از دو هزار نفر کشته شدند و از تابستان سال نود و پنج تا امروز صد و سی هزار نفر به «ظن» نزدیکی به عبدالله گولن پاکسازی و اخراج شدند و همین امروز چهل و پنج هزار نفر زندانی رسما سیاسی در زندانها به سر می‌برند. 


🔸 استثنایی بودن ایران وقتی برجسته‌تر میشود که به یاد بیاوریم کمتر از هشت سال پیش گسلی به شدت خطرناک در میان بخشهای مختلف جامعه و بخشهای مختلف نخبگان نظام فعال شده بود که میتوانست به فروپاشی سیاسی و اجتماعی همه ما بیانجامد. به فروپاشی ایران. استثنایی بودن ایران وقتی برجسته میشود که به یاد بیاوریم زخمی که میتوانست عفونت کند و خطرناک شود چگونه با هزینه بسیار کمتری نسبت به کشورهای هم‌تاریخ و هم‌جغرافیا با ما تا حد زیادی ترمیم یافت. 


🔹 کارآمدی کلی نظام‌های سیاسی-اجتماعی را نه با رخ دادن بحران در آن نظام‌ها که با توان و ظرفیت آن نظام‌ها در مدیریت آن بحرانها باید سنجید. به عبارتی کارنامه یک نظام سیاسی را باید براساس توان خود-ترمیمی و خود-اصلاحی آن نظام قضاوت کرد و توان عبور کلیت نظام سیاسی و اجتماعی-مردمی ایران از هشتاد و هشت به نود و دو و به امروز برای ناظری بیرونی خیره‌کننده و نمادی از ثبات و توانایی این نظام بومی و غیرتقلیدی برآمده از انقلابی مردمی اسلامی است.


🔸 آمدنیوز و من‌وتو و رادیو‌فردا و و بی‌بی‌سی و فعالان و نهادهای اپوزیسیون وابسته به غرب امروز میگویند در ایران آزادی نیست و روز بعدش در تناقضی آشکار و کمیک و خنده‌آور با بزرگنمایی این و آن شعار، تظاهرات‌‌های اعتراضی را نشانه و نماد کم شدن ثبات و محبوبیت نظام سیاسی موجود در ایران تفسیر میکنند. بر این ستادهای جنگ روانی علیه اراده ملت ایران حرجی نیست که وظیفه‌شان تزریق احساس ناآزادی کاذب و نابود کردن امید و حس شادابی ملی و فلج کردن عضلات حرکتی ملت ایران است. 


🔹 اما بر روشنفکران و روزنامه‌نگاران و فعالان داخلی باید خرده گرفت که چرا به جای مستهلک کردن تمام توان خود در نزاعهای جناحی، وضعیت را از منظر منافع ملی و نگاه فراجناحی برای جامعه تبیین نمیکنند و از کلیت امید ملت ایران محافظت نمیکنند؟ چرا نشان نمی‌دهند که پس از آغاز دوره تثبیت نظام و پس از فروکش کردن خطرات نظامی دولت‌های بیگانه وضعیت آزادی در داخل تفاوت عمده‌ای کرده‌است؟ چرا نشان نمی‌دهند که حق تجمعات مصرح در اصل بیست و هفتم قانون اساسی و مطالبه شده در انقلاب، عملا در حال برسمیت شناخته شدن است؟ چرا پخته‌شدن تدریجی نهادهای امنیتی و بالغ شدن خرد جمعی نظام سیاسی ایران را که انعکاسی از تحقق مطالبات مردم است را به جامعه نشان نمیدهند؟ به عبارتی، چرا فیگور جذاب ولی غیرمسئولانه و کودکانه اپوزیسیونی بودن و نفرین به زمین و زمان کردن را کنار نمی‌گذارند و منافذ جنگ روانی دشمنان را نمی‌‌بندند تا حرکت رو به جلوی ما با امنیت بیشتری در داخل انجام شود؟


🔹 گفته بودیم امنیت مقدم بر آزادی است. و حالا می‌بینیم افزایش توان دفاعی ایران چگونه بنیان و مبنای آزادیهای داخلی و اجتماعی و سیاسی در داخل شده‌است. همانطور که پیش‌بینی کرده‌بودیم تقویت امنیت نظام و نه تضعیفش توسط غرب و نهادها و رسانه‌های مداخله‌گرش یا توسط غربزدگان داخل، تنها راه توسعه سیاسی ماست. 


🔸 تعدد تظاهرات در ایران نود و شش نشان‌دهنده بیشتر شدن احساس امنیت و اعتماد به نفس نظام ایران از یکسو و برسمیت شناختن حقوق امنیتی نظام توسط جامعه از سوی دیگرست. رسمی شدن تدریجی حق تجمعات دستاوردی بزرگ برای ملت و نشانی از بالا رفتن ظرفیت نظام است. قدمی غروربرانگیز برای کلیت دولت-ملت ایرانی.


2- سید یاسر جبرائیلی:(دانشجوی دکتری اندیشه سیاسی)

⚡️این معادله را قبل از فاجعه باید به هم زد
سید محمد خاتمی برای مرحوم هاشمی رفسنجانی بسیار عزیز بود. پیش از پیروزی انقلاب، هاشمی او را به شهید بهشتی معرفی کرد تا به جای ایشان(که به ایران آمده بود) به مرکز اسلامی هامبورگ برود.
خاتمی پس از انقلاب که به ایران برگشت، باز در چتر حمایت هاشمی قرار گرفت. هاشمی از میرحسین موسوی خواست او را به عنوان وزیر ارشاد به مجلس معرفی کند. هنگامی که هاشمی خود ردای ریاست جمهوری به تن کرد نیز، خاتمی مجددا به عنوان وزیر ارشاد انتخاب شد تا طولانی ترین دوره وزارت ارشاد در تاریخ جمهوری اسلامی را به نام خود ثبت کند.
سیاست‌های لیبرالی سیدمحمد خاتمی در حوزه فرهنگ، باعث تقابل جریان فرهنگی انقلاب (از جمله کسانی چون شهید آوینی) با وی شد و نهایتا خاتمی استعفا داد و با حکم هاشمی، معاون رئیس جمهور و رئیس کتابخانه ملی شد.
در سوی دیگر، سیاست‌های اقتصادی مرحوم هاشمی که در واقع اجرای پروژه‌های IMF و WB در ایران بود و باعث گرانی افسارگسیخته و فشار به طبقات کم‌درآمد شده بود، موجی از نارضایتی‌ها و اعتراضات عمومی را علیه دولت کارگزاران دامن زده بود.
در این میان بخشی از بدنه دولت هاشمی رفسنجانی با رندی تمام علیه وضع موجود شوریدند و سید محمد خاتمی را در سال ۷۶ کاندیدای تغییر کردند. خاتمی و دوستانش به اقصی نقاط ایران سفر کردند و دولت پدر معنوی خود، هاشمی رفسنجانی، را به باد ناسزا گرفتند. در این میان، علی اکبر ناطق نوری که مثلا کاندیدای جناح رقیب بود، اعلام عمومی کرد که "راه هاشمی را ادامه خواهد داد" و خاتمی با ۲۰ میلیون رای رئیس جمهور شد!
دولت آقای حسن روحانی همان سیاست‌های نئولیبرالی مرحوم هاشمی را تکرار کرد و همان نتایج فاجعه‌بار، در حال به بار آمدن است. مسعود نیلی مشاور روحانی به صراحت گفته بود که این سیاست‌ها، "یک شکاف درآمدی ماندگار" ایجاد خواهد کرد... و همین نیز شد.
لیبرال‌های ایرانی باز به دنبال میوه چینی از نارضایتی مردم از عملکرد حسن روحانی به نفع خود هستند، اما این بار قصد تغییر بزرگ‌تری را در سر می‌پرورانند و مسئله محدود به دولت نیست. تردید نباید کرد پشت پرده کمپین‌هایی چون پشیمان هستیم نیز، همان کسانی هستند که دیروز با ما به مناظره می‌آمدند تا از عملکرد دولت یازدهم دفاع کنند و امروز منتقد تمام عیار دولت دوازدهم شده‌اند. چه، هدف کمپین، جز تشدید نارضایتی‌های عمومی نیست. 
نارضایتی عمومی، نتیجه عملکرد دولت روحانی است، اما این جریان در پی سوق دادن این نارضایتی‌ها به سمت نظام است. "ناطق نوریِ" ماجرا، سکوت جریان موسوم به اصولگرا در برابر این وضع است. محمود احمدی‌نژاد نیز نقش خود را در این پازل دانسته یا نادانسته در حال ایفاست.
این بحران‌زایی، آشکارا ادامه فتنه ۸۸ است. این معادله اما قبل از وقوع فاجعه باید شکسته شود و تنها راه آن، جلوگیری از فجایع اقتصادی است که دولت آقای روحانی در حال به بار آوردن است.
چاره کار، خیزش جریان انقلابی برای اجبار آقای حسن روحانی، یعنی مسئول مستقیم وضع موجود، برای اصلاح روش و منش خویش است.

3- مهدی محمدی:(تحلیلگر اطلاعات در حوزه امنیت ملی)

اعتراض به مشکلات اقتصادی حق مردم است. اگر مرز اعتراض با آشوب روشن باشد، باید در برابر آن خاضع بود. اگر معترض در چارچوب جمهوری اسلامی فریاد می زند که برای جوانم شغل می خواهم یا گله دارد که مختصر پس انداز زندگی اش را در فلان موسسه اعتباری بالا کشیده اند، باید سخنش را شنید. به جای برخورد با او، باید با مسئولی برخورد کرد که کار را به اینجا کشانده است. حتی اگر از منظر صرفا امنیتی نگاه کنیم، امروز باید کنار مردم ایستاد. دشمن زمانی قادر به سوء استفاده خواهد بود که میان مردم و نظام شکافی ببیند و به عمیق تر شدن آن طمع کند. "آنها که امکانات کشور دستشان است" باید یاد بگیرند اگر نمی توانند از درد مردم بکاهند لااقل با مردم همدردی کنند. وقتی چنین شد، حنای شیادان و مدعیان هم دیگر رنگی نخواهد داشت.

4- عبدالله گنجی(مدیرمسئول روزنامه جوان)

اعتراض پیش دستانه

هرکس از ظن خویش از تجمعات صنفی محدود امروز در مشهد تحلیلی دارد.
معتقدم مهمترین پیام آن  قبل از اعتراض به گرانی، اعتراض به برنامه۹۷است.

اعتراض مردم را باید اقدامی پیش‌دستانه قبل از تصویب  بودجه ۹۷دانست.که دولت چهار سال قیمت بنزین را پله کانی افزایش نداد تا در انتخابات آسیب نبیند اما یک مرتبه شوک به آن وارد کرد.یارانه را چهار سال تدریجاً قطع نکرد اما یک مرتبه ذهن سی میلیون را درگیر کرد.منابع درآمدی  را به‌سمت  جیب مردم جهت دادند و با پرستیژ  نقد پذیری آن را به شبکه‌های اجتماعی رساندند.

آنچه عصبانیت را کاهش می دهد تدابیری است که مردم قانع شوند واقعا دولت مشکل منابع دارد.صداقت دولت در محدودیت منابع این است که اعلام کند در سال  آینده به دلیل صرفه جویی، حقوق مدیران ارشد دولت و نمایندگان مجلس  افزایش  نمی یابد.


پارکاب 12
۱۱ دی ۹۶ , ۱۳:۴۱
دیگه وقتشه مدیران یه تکون اساسی (در حد زلزله کرمانشاه) به خودشون بدن
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
این وبلاگ مکانی است برای گردآوری نظرات و تحلیلهای منتقدان و تحلیلگران، پیرامون دومین دوره ی ریاست جمهوری آقای حسن روحانی، تا زوایای مختلف این دولت، در دسترس عموم دوستداران جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد و مسئولیت هر نظر و نقدی بر عهده ی منبع آن است.
Designed By Erfan Powered by Bayan