صادق فرامرزی: رفتار هفته گذشته روحانی و نسبت خشونتطلبی دادن به رای «نه» 40 درصد جامعه به او و دولتش، نشان از آن دارد قطار تدبیر حتی پس از انتخابات نیز به چیزی جز ترساندن مردم از رقبا برای سکوت نسبت به وضع غیرقابل تحملشان امید ندارد. تعبیر میشل فوکو نسبت به قدرت که آن را مانند هواپیمایی میداند که فقط در «واکنش» به هوا میتواند به کار خود ادامه دهد، بیش از هرچیز ذهن آدمی را یاد بازی خطرناک و البته نه چندان جدیدی میاندازد که روحانی برای ادامه حیات دولتش در پیش گرفته است. رئیسجمهوری که هنوز دو هفته از به قدرت رسیدن مجددش از طریق صندوق رای نگذشته طریقه بازیای را در پیش گرفته که مربوط به حکومتهای توتالیتر فاقد سیستم انتخاباتی است. فوکو در بررسی رفتار سیاسی استالین که توانسته بود همه مقاومتها را سرکوب کند اما باز همیشه سخن از توطئههای خیالی علیه خود(همچون مساله توطئه پزشکان) میزد، مساله نیاز به «ضدقدرت» را برای در قدرت ماندن مطرح میکرد، چرا که اگر افکارعمومی وجود یک ضدقدرت (به مثابه وجود هوا برای پرواز هواپیما) را احساس نکند و از آن بیم نداشته باشد، نسبت به قدرت واکنش نشان میدهد؛ مساله دولت موجود همینگونه است، دولتی که حتی پس از فتح میدان انتخابات میخواهد بر رویه رقیبهراسی برای پاشیدن بذر ترس از رقبا در فضای عمومی جامعه تاکید ورزد و بگوید 40 درصد حامی خشونت و افراطیگری در جامعه منتظرند تا شما حمایتتان را از این دولت دریغ کنید.
رئیسجمهوری که پس از انتخاب مجدد بنا به وظایف مطرح شدهاش در قانون اساسی و در عین حال حرفهایگری در سیاست باید ساحت جامعه را از درصدبندیهای انتخاباتی پاک کرده و اصل «یکی برای همه» را در پیش بگیرد، چنگ به رخسار جامعه میاندازد تا بگوید انتخابات تمام شده اما 40درصد به خشونت رای دادهاند پس کماکان به وضع موجود خود راضی باشید، چون پیروزی ما آن بوده که جامعه به دست این اقلیت خشونتطلب نیفتاده است.
با این اوصاف نمیتوان هیچ نقطه پایانی برای بازی رقیبهراسی دولت متصور شد، روحانی که گویا پیروزی مجددش با نفی دگری بهجای اثبات خود به کامش شیرین آمده است، قصد ادامه این بازی خطرناک را حتی پس از انتخابات دارد اما اثرات ویرانگر این رویه بر ساحت جامعه و ترساندن «مردم از مردم» بهجای مطالبهگر دانستن «مردم از دولت» را دیگر همانند تحریم، رکود و... نمیتوان بر گردن پیشینیان انداخت. دولت نمیتواند پس از گذشت 4 سال هنوز مردم را بترساند که یا من یا جنگ، یا من یا تحریم، یا من یا دیوارکشی پیادهرو! اما اگر هم تیم رسانهای و محتواییاش توانایی این کار را پس از این هم داشته باشند قطعا آنچه دولت با آن مواجه خواهد شد، سرخوردگی عظیم اجتماعیای خواهد بود که هر روز بیش از روز گذشته وضع موجود را تحمل میکند و به دنبال نخستین مجرا برای پمپاژ آن نسبت به عاملانش میگردد.
تجربههای تاریخی موجود از دولتهایی که سعی میکردند با تعریف «ضدقدرتی» خطرناک، مردم را از مطالبهگری نسبت به وضع غیرمطلوبشان منصرف کنند هیچگاه خوشایند و دارای سرانجامی نیک نبوده است. جامعهای که مردمش عادت کنند در برابر همدیگر قرار گیرند و رای دیگری را مجوزی برای خشونتطلبی تعریف کنند، هیچگاه نمیتواند تن به چارچوبی قانونی دهد و شهروندانش به «حقوق شهروندی» یکدیگر اعتنا کنند؛ چه رسد که قدرت تمکین به نظرات دولت در آنها نهادینه شود. بدعتی که در انتخابات اخیر برای ترساندن مردم از مردم صورت گرفت شاید آنقدر اعجازگونه عمل کرد تا بتواند دولتی بیکارنامه را بار دیگر بر مسند ریاست بنشاند اما قطعا اثرات نامطلوب اجتماعی این فوبیا از رقیب اگر متوقف نشود، همین دولت را هم قربانی بحران عدم انسجام اجتماعی خواهد کرد.
- تاریخ : جمعه ۱۲ خرداد ۹۶
- ساعت : ۱۴ : ۲۳
- ادامه مطلب
- |
- نظرات [ ۰ ]